جدول جو
جدول جو

معنی تمسخر کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تمسخر کردن
(اِ تَ)
فسوس ولاغ کردن و مسخره نمودن مر کسی را. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تمسخر کردن
بغلک زدن مسخره کردن ریشخند زدن
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تمسخر کردن
دست انداختن، دست گرفتن، به مسخره گرفتن، ریشخند کردن، مسخره کردن، استهزا کردن
متضاد: تحسین کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تمسخر کردن
يسخّر من
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تمسخر کردن
Ridicule, Deride, Mock, Taunt
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تمسخر کردن
ridiculiser, se moquer
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تمسخر کردن
насмехаться , насмехаться
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به روسی
تمسخر کردن
verspotten, lächerlich machen
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
تمسخر کردن
висміювати , насміхатися , насміхатися , глузувати
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تمسخر کردن
wyśmiewać, kpić, szydzić, drwić
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
تمسخر کردن
嘲笑
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تمسخر کردن
zombar, ridicularizar
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تمسخر کردن
ridiculizar, burlarse
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تمسخر کردن
deridere
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تمسخر کردن
تمسخر کرنا , تمسخر کرنا , مذاق اڑانا , مذاق اڑانا
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به اردو
تمسخر کردن
উপহাস করা , তামাশা করা , তামাশা করা
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
تمسخر کردن
dhihaki
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تمسخر کردن
alay etmek
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تمسخر کردن
嘲笑する , からかう
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تمسخر کردن
ללעוג , ללעוג , ללעוג , ללעוג
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به عبری
تمسخر کردن
उपहास करना , मजाक करना , मजाक उड़ाना , मजाक उड़ाना
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به هندی
تمسخر کردن
mengejek
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تمسخر کردن
เย้ยหยัน , ล้อเลียน , เยาะเย้ย , เยาะเย้ย
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
تمسخر کردن
bespotten, spotten, belachelijk maken
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
تمسخر کردن
조롱하다 , 비웃다
تصویری از تمسخر کردن
تصویر تمسخر کردن
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ شِ کَ تَ / نَ کَ تَ)
مسخره کردن. استهزاء کردن. (ناظم الاطباء). ریشخند کردن:
بر همه ی تسخر کنان اهل خیر
بر همه ی کافر دلان اهل دیر.
مولوی.
و رجوع به تسخر و تسخﱡر در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
سفرنگیدن نیکژیدن گزارش کردن بیان کردن شرح دادن، تشریح معنی و لفظ آیات قرآن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاخر کردن
تصویر تفاخر کردن
برهم نازیدنبیکدیگر فخر کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسخیر کردن
تصویر تسخیر کردن
رام کردن مطیع کردن، مقهور کردن، بدست آوردن تصرف کردن
فرهنگ لغت هوشیار
فرو گرفتن چیره شدن مسخر ساختن: عاقبت شیراز و تبریز و عراق چون مسخر کرد وقتش در رسید. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسخر کردن
تصویر تسخر کردن
مسخره کردن کسی راریشخند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمسیه کردن
تصویر تمسیه کردن
نام نهادن نامیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسخر کردن
تصویر مسخر کردن
((~. کَ دَ))
فتح کردن، تسخیر کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مسخره کردن
تصویر مسخره کردن
ریشخند کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تسخیر کردن، به تصرف درآوردن، تصرف کردن، مسخر ساختن، گشودن، به تسخیر خود درآوردن، مسخر گرداندن، مسخر گردانیدن، تحت انقیادخود درآوردن، مطیع کردن، فرمان بردار کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد